به نام خدا
مقدمه:
عمل هم جنس بازی امروزه بیش از پیش سایه ی شوم خود را بر بشریت گسترانیده و رذایل شوم و تأسف باری را به وجود آورده است. در میان این همه جرائم ، جرائم هم جنس بازی لواط یا هم جنس بازی مرد به مرد که یک نوع از آن دو نوع جرائم هم جنس بازی (لواط ، مساحقه) می باشد در عصر حاضر آثار ننگین و مخربی را به بار آورده است . که می توان از آثار مخرب آن از به وجود آمدن بیماریهای خاصی از قبیل ایدز نام برد .تحلیل بررسی در مورد چنین جرائمی قابل توجه است چرا که این موضوع (هم جنس بازی ) تا جایی پیش رفته که در کشورهای غربی این امر به صورت یک قانون در آمده و به عنوان هنجار اجتماعی مطرح گردیده است .
طرفداران هم جنس بازی بر این امر توجه می کنند که رواج این عمل ناشایست به منظور جلوگیری از ازدیاد نسل و سقوط اقتصادی جامعه ضروری است.(1)
و اما چیزی را که در این مقاله ما باید بر آن مانور بدهیم و به آن بپردازیم موانع لواط است که خود یک موضوع از چند موضوع موجود در مورد جرم لواط است . منظور از موانع لواط این است که اگر اشخاصی مرتکب این عمل قبیح و زشت بشوند در چه صورت حد لواط بر آنها جاری می شود و در چه حالتهایی از آنان ساقط می شود . و نکته ای را که در پایان این بخش متذکر می شوم و بیان می دارم و احتمالاً کمک زیادی به شما در خواندن مقاله می کند این است که سعی ما در نوشتن مقاله این بوده که اول روایت های زیادی که در مورد خود جرم لواط بوده را ذکر کنیم و سپس به موضوع خاص آن که مربوط به موانع لواط می شود اشاراتی بکنیم.
پس به طور کلی در قالب تحقیقی ما موارد زیر را مورد بررسی قرار می دهیم:
1- معنای لواط:
1-1) تعریف از دیدگاه فقها متقدم 2-1 )تعریف از دیدگاه فقها متأخر 3-1 )تعریف حقوقدانان
4-1) لواط از دیدگاه جرمشناسان 5-1) تعریف کلی لواط و نظر پیامبر در این رابطه
2- آیات قران در مورد لواط و تفسیر آن 3- روایات موجود 4- قضاوتهای حضرت علی
5- موانع مجازات لواط: 1-)5 روایات 1-1-5 )روایاتی که حد لواط را حد زانی می دانند.
2-1-5 )روایاتی که حد لواط را متفاوت حد زانی می دانند. 3-1-5)نظر فقهای اهل تسنن
2-5) دیدگاه فقهای متقدم و متاخر 3-5) دیدگاه حقوقدانان
6- عوامل سقوط حدود 7- نتیجه گیری
1-معنای لواط:
1-1) تعریف از دیدگاه فقها متقدم :
راغب اصفهانی در مفردات گفته است:
لواط ، اسم علم است و از لاَطَ الشیءُ بقلبی یلوط لوطاً ولیطاً، مشتق شده است . در حدیث آمده است : الولد الوط یعنی : بچه متصل ترین چیز به قلب آدمی است .
قال ابوبکر : الهم أعز و الولد الوط ؛ قال ابوعبیده : قولُه : والولد – أی الصق – بالقلب(2). و هذا امرٌ لایلتلط بصرفی بدین معناست که این مطلب به قلب من وارد نمی شود.
ولطتُ الحوض بالطین لوطاً یعنی: حوض را گل اندود نمودم. تلوّط فلان، یعنی عمل قوم لوط را انجام داد.
این خود یکی از ریشه های اشتقاق لفظ است ؛ زیرا لفظ لوط که نهی کننده از این عمل بود مشتقّ شده است.
صاحب قاموس گفته است:
لُوط-به ضمّ لام- یکی از پیامبران است . لاط، یعنی عمل قوم لوط را انجام داد. لاًوطَ و تلوّطَ نیز به همین معناست . لاَطَ الحوض ولاط با لحوض ، یعنی حوض را گل آلود کرد . لاَطَ الشیءَ بقلبی ، یعنی به آن چیز علاقمند شدم...
2-1 )تعریف از دیدگاه فقهای متأخر:
تعریف لواط توسط آقایان امینی و آیتی این است که:هر مذکری آلت تناسلی خود را در دبر مذکر دیگری داخل کند.تعریف دیگر از نگاه فقهای متأخر:لواط به معنای وطی با جنس مذکر است و این واژه از عمل قوم لوط گرفته شده است.(3)
3-1 )تعریف حقوقدانان:
آقای دکتر لنگرودی در کتاب ترمینولوژی حقوق خود در تعریف کلمه ی لواط بیان می دارد که : مواقعه ی جنس ذکور با ذکور را لواط می گویند. تعریف آقای عباسعلی محمودی : « لواط ، ملاوطه و تلوط ( بر وزن تعصب ) یعنی کار قوم لوط کردن است و لائط(لاطی ) به لواط کننده و ملوط به لواط دهنده و لوطی به بچه باز گفته می شود.»تعریف آقای شامبیاتی:« لَوط، بر وزن لفظ به معنای چادر و ردا و گل اندود کردن و پنهان نمودن است.
4-1) لواط از دیدگاه جرمشناسان :
جرمشناسان متعقدند که انحرافات جنسی را می توان به سه دسته تقسیم کرد:
1- اولین انحرافات را در اثر شدت ضعف یا میل و یا فعالیت جسمی می دانند.2- و در دومین علت انحراف جنسی بیان می دارند که رفتار جنسی عادی است ولی تحت شرایط ضد اجتماعی صورت می گیرد.3- و آخرین علت انحراف از نگاه جرمشناسان این است که روابط جنسی که به علت انتخاب طرف مقابل منحرف نامیده می شود.
5-1) تعریف کلی لواط و نظر پیامبر در این رابطه:
پیامبر اکرم (ص) هم مروّج عفت جنسی بود و هم توصیه به کامیابی مشروع و سالم (منظور ازدواج موقت و دائم) می فرمود و مردم را از انحرافات جنسی بر حذر می داشت . از جمله می توان انحرافات حنسی لواط یا هم جنس بازی مرد به مرد را متذکر شد که آسیب های شدیدی بر فرد و جامعه وارد می سازد.آن حضرت ، مردان هم جنس باز را غضب شدگان الهی می شمارد(4) و برای مسلمانان از انجام چنین عمل زشتی که قوم لوط بدان آلوده بودند نگران بود.
2- آیات قران در مورد لواط و تفسیر آن :
آیه 79 سوره اعراف: فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قَالَ یَقَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسَالَةَ رَبِّى وَنَصَحْتُ لَکُمْ وَ لَکِن لَّا تُحِبُّونَ النَّصِحِینَ (پس (صالح) از آنان روى برگرداند و گفت: اى قوم من! همانا پیام پروردگارم را به شما رساندم و براى شما خیرخواهى کردم، ولى شما دلسوزان و خیرخواهان را دوست ندارید.)
نکته ها: احتمال دارد سخن حضرت صالح، قبل از نزول عذاب و به عنوان اتمام حجّت باشد، و ممکن است پس از هلاکتشان باشد، آنگونه که رسولخدا صلى الله علیه وآله نیز بر لب چاه بدر با اجساد کفّار سخن گفت پرسیدند: مگر آنان مىشنوند، فرمودند: آرى، شما از آنها شنواتر نیستید.
آیه 81 سوره اعراف: إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَآءِ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ (همانا شما به جاى زنان، براى شهوت سراغ مردان مىروید، بلکه شما قومى اسرافکارید.)
نکته ها و پیام ها: حضرت ابراهیم ، حضرت لوط را به منطقهاى که در آن گناه و فحشا رواج داشت فرستاد. لذا بخش مهم کار حضرت لوط، مبارزه با فحشا و منکرات جنسى بود، که بیشترین مشکل جامعه بود. قوم حضرت لوط، با مهمانان خود عمل زشت لواط انجام را مىدادند تا مردم از مهمان شدن بترسند. به گفتهى قرآن، حضرت لوط علیه السلام ازدواج با دختران خود را به آنان پیشنهاد کرد، امّا آنان نپذیرفتند. همجنسبازى و لواط، از گناهان کبیره و عملى بسیار زشت است. «الفاحشة»ابداعکنندگان اعمال زشت، مرتکب گناهى بزرگتر و مستحقّ ملامتى بیشتر مىباشند. «ما سبقکم بها من احد من العالمین» لواط، تجاوز به حقوق زنان در جامعه است. «دون النساء بلانتم قوم مسرفون»
آیه 82 سوره اعراف: وَ مَا کَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّآ أَن قَالُواْ أَخْرِجُوهُم مِّن قَرْیَتِکُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ یَتَطَهَّرُونَ(و جواب قوم لوط، جز این نبود که گفتند: آنان را از آبادى خود بیرون کنید، زیرا آنان مردمى هستند که پاکدامنى را مىطلبند (و با ما نیستند).) در این آیه نکته و پیام خاصی وجود نداشت.
آیه 83 سوره اعراف: فَأَنجَیْنَهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ کَانَتْ مِنَ الْغَبِرِینَ(پس ما لوط و خاندان او را به جز همسرش، که از بازماندگان (در عذاب) بود، نجات بخشیدیم.)
نکته ها: «غابِر»، به معناى بازمانده است. کسى که همراهانش بروند و او باقى بماند. بنابراین لوط و یارانش از شهر خارج شدند و زمینهى عذاب فراهم شد.
«اهل»، هم به خویشاوندان نزدیک گفته مىشود و هم به پیروان راستین، ولى با توجّه به آیه 36 سوره ذاریات، به جز خویشاوندان نزدیک، هیچکس به آن حضرت ایمان نیاورد.
آیه 55 سوره نمل: أَئِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاء بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ (آیا شما با بودن زنان ، برای غریزه ی شهوت به سراغ مردان می روید? بلکه شما مردمی (نادان و) جهالت پیشه اید.)
نکته ها و پیام ها: قوم لوط در برابر چشم یکدیگر و در جلسه ی علنی ، لواط می کردند. در آیه ی 29 عنکبوت می خوانیم : (و تأتون فی نادیکم المنکر) یعنی شما در انجمن و جلسه ی علنی ، منکر انجام می دهید. در این آیه نیز می فرماید: (و انتم تبصرون ) یعنی در برابر چشم یکدیگر و یا با بصیرت و آگاهی گناه می کنید.
لواط از گناهان کبیره است ، زیرا در آیات بعد آمده است که عذاب الهی را به دنبال دارد.
در آیات دیگر قرآن کریم آمده است : همسر برای آرامش ، تربیت نسل و تعاون در زندگی ، است ، ولی در این جا تنها مسأله ی شهوت را بیان کرده است ، زیرا قوم لوط هدفی جز شهوت نداشتند. (شهوه من دون النساء). حرمت لواط، مخصوص اسلام نیست . (أتأتون الفاحشه) زشتی لواط بر همه روشن است . (و انتم تبصرون ) هم جنس گرایی ، برخاسته از بی فرهنگی است . علم و دانشی که انسان را از گناه باز ندارد، جهل است . (لتأتون الرجال ... انتم قوم تجهلون )
3- روایات موجود :
شاید در هنگام مطالعه این مقاله برای خواننده محترم این سوال پیش بیاید که چرا نگارنده مقاله دو قسمت را برای ذکر روایات اختصاص داده است باید بگوئیم که علت آن به خاطر این است که در شماره 3 می خواهیم عمل مضحک و زشت لواط را از زاویه روایت ذکر کنیم حال دراین بخش به 3 روایت اشاره خواهیم کرد:
1- در حدیث ابوبکر حضرمی از امام صادق(ع) آمده است که رسول خدا (ص) فرمود:
خداوند مرد مفعول را در زندان جهنم حبس می کند تا از حساب خلایق فارغ شود، آن گاه فرمان می دهد او را در طبقات جهنم یکی پس از دیگری وارد کنند تا به پایین ترین طبقه وارد نشود و هرگز از آن جا بیرون نمی آید.(5)
2- درحدیث سکونی از امام صادق روایت شده است که امیرالمومنین(ع) فرمود:
اللواط ما دون الدبر و الدبر هو الکفر؛ (6) لواط ، تمتع کمتر از دخول است ، و [ دخول به ] دُبر کفر است.
3- حذیقه بن منصور می گوید :
از امام صادق پرسیدم : لواط چیست ؟ فرمود مابین الفخذین ؛ میان دو ران است . آن گاه پرسیدم : پس آن که دخول می کند چه؟ فرمود: ذاک الکفر بما انزل الله علی نبیه(ع) ؛ چنین کاری کفر ورزیدن به احکام الهی است.(7)
4-قضاوتهای حضرت علی (ع):
در این قضاوتی که از حضرت امیر المومنین (ع)که در زیر می خوانید متوجه می شوید که این قضاوت دارای دو حکم بوده است :
مردی لواط شده را پیش عمر بردند ، در این هنگام عمر تصمیم گرفت او را تازیانه زند و از گواهان پرسید آیا شما دیدید که با او لواط کردند؟حاضران گفتند: آری . در این جا عمر در اجرای این حکم در مانده گردید و خدمت حضرت علی (ع) عرض کرد نظر شما در باره ی شکنجه و مجازات این مرد چیست ؟ امیرالمومنین (ع) لواط کننده را طلب کرده او را ندید و سپس فرمود: به نظر من باید گردنش زده شود و گردنش را زدند.و عمر دستور داد او را بردارید و ببرید، اما حضرت علی (ع) گفت یک عقوبیت دیگر از او مانده ، عمر پرسید آن مجازات چیست ؟ امیرالمومنین فرمود او را داخل یک بسته هیزم قرار دهید و آتش بزنید.
ذکر دومین قضاوت :
روزی امیر المومنین در میان اصحاب خود نشسته و به گفتگو مشغول بود که مردی نزد آن بزرگوار آمد و گفت : یا امیرالمومنین من با پسری لواط کردم مرا پاک گردان. حضرت فرمود ای مرد این چه حرفی که می زنی شاید اختلا هواس گرفتی به خانه ات برگرد. فردا صبح دوباره نزد آن حضرت آمد و گفت: و حضرت در جواب ، همان حرف قبلی خود را زد تا این که مرد در بار چهارم آمد و همان حرف خود را تکرار کرد آز انجا که کسی چهار بار اقرار کند حد بر او جاری می شود حضرت تصمیم به اجرای حد گرفت و فرمود بر تو سه کیفر است :1- یک ضربه شمشیر هرجا برسد.2- بستن دست و پا و پرتاب از فراز کوه 3- سوزاندن با آتش
سپس مرد گفت؟ یا امیر المومنین کدامیک از اینها سخت تر است : حضرت فرمود آتش و مرد همان را قبول کرد و خود را برای مجازات آماده کرد و دو رکعت نماز خواند و در نماز گفت خداوندا من از گناه خود به سوی تو بازگشتم ونزد جانشین پیامبرت و پسر عمش آمدم تا مرا پاک گرداند. سپس برخاست و به طرف گودال آتش رفت که امیرالمومنین فرمودند که ای مرد بر خیز که فرشتگان آسمان و زمین را به گریه در آوردی خداوند توبه ات را قبول کرد. علت این که حضرت علی(ع) این را فرمودند به خاطر این بود که از طرف خدا قبول شدن توبه مرد به درگاه خداوند به حضرت علی(ع) وحی شد.
5- مجازات لواط:
1-)5 روایات روایاتی که در مورد مجازات لواط وجود دارند:
1-1-5 )روایاتی که حد لواط را حد زانی می دانند در این قسمت به ذکر یک روایت می پردازیم:
ابوبصیر از امام صادق روایت کرده است :
إن فی کتاب علیّ: إذا اخذ الرجل مع غلام فیّ لحافٍ مجردین ضرب الرجل و اُدّب الغلام ، و ان کان ثقب و کان محصناً رُجم؛(8)در کتاب علی (ع) آمده است : اگر مردی با نوجوانی زیر ملحقه ای برهنه باشند، مرد شلاق زده می شود و نوجوان تأدیب می شود، اگر مرد دخول کرده باشد و محصن باشد سنگسار می شود.بر اساس این روایت ، نوجوان غیر بالغ تأدیب می شود و مرد محصن سنگسار می شود ؛ زیرا حد او ، حد زنا کار است . اگر غیر از این بود امام ذکر می کرد ؛ زیرا امام صادق(ع) با نقل از کتاب علی (ع) در مقام بیان حکم شرعی و حدّ واجب است و مفهوم شرط این است که « إن لم یکن محصناً جُلد» یعنی اگر محصن نباشد تازیانه زده می شود.
2-1-5 )روایاتی که حد لواط را متفاوت حد زانی می دانند.
بر اساس این روایات که ما در این بخش به ذکر یک نمونه از آن بسنده می کنیم ، حدّ لواط کننده کشتن با شمشیر یا پرتاب کردن او از کوه با دست و پای بسته یا سوزاندن وی در آتش است.
ابوبکر حضرمی از امام صادق (ع) روایت کرده است : زن و شوهری را نزد امیر مومنان (ع) آوردند ، که آن شوهر یا پسر آن زن – از شوهر دیگرش – لواط کرده بود و به شهادت شهود ، دخول کرده بود ، حضرت دستور فرمود مرد با ضربات شمشیر به قتل برسد و آن نوجوان نیز کمتر از میزان حدّ ، تازیانه بخورد و به او فرمودند: « أما لو کنت مدرکاً لقنلتک لامکانک إیاه من نفسک بسقبک» (9) اگر بالغ بودی تو را هم می کشتم؛ زیرا خودت را برای دخول در اختیار آن مرد گذاشتی .
پس از ثابت شدن موضوع نزد امیر مومنان (ع) به واسطه ی شهادت شهود ، حضرت دستور قتل لواط کننده و تعزیر نوجوان غیر بالغ را صادر کرد و اگر حدّ آن مانند زنا بود ، حکم به سنگسار می کرد.
3-1-5) نظر فقها ی اهل تسنن :
سه نظر مذاهب شافعی و حنبلی :
1- حکم لواط مانند حکم زناست و به عبارتی اگر شخص مرتکب ، مجرد باشد تازیانه می خورد و هرگاه متأهل باشد سنگسار می شود.
2- لواط دهنده و لواط کننده هر دو کشته می شوند ، اعم از این که متاهل باشند یا مجرد.
3- فاعل محکوم به سنگسار می شود ، لیکن مفعول را باید تازیانه و حد زده شود و از شهر بیرون کرد.
اما مذهب مالکی معتقد بر این است که مجازات لواط مطلقاً سنگسار است ، اعم از این که فاعل و مفعول دارای همسر بوده و یا مجرد باشند و مذهب حنفی ، لواط را به مانند زنا دانسته و اجرای حد زنا را برای آن مترتب ندانسته و بر این عقیده است که باید تعزیر و تأدیب گردند.
2-5) دیدگاه فقهای متقدم و متاخر:
1- علامه حلّی در ارشاد الاذهان می گوید: (10)
لواط، وطی مذکر است که در صورت دخول ، فاعل و مفعول هر دو کشته می شوند البته در صورتی که هر دو بالغ و عاقل باشند چه هر دو حرّ باشند یا عبد ، چه هر دو مسلمان باشند یا کافر ، چه هردو محصن باشند یا غیر محصن یا یکی محصن باشد و دیگری غیر محصن و ...
امام در کشتن وی میان زدن وی با شمشیر و سوزاندن و سنگسار و پرت کردن از جای بلند و خراب کردن دیوار بر وی یا جمع میان یکی از این ها و سوزاندن ، مخیر است. اگر دخول نشده باشد هر دو صد تازیانه می خورند چه هر دو حرّ باشند یا عبد ، چه مسلمان باشند ، چه کافر ، چه محصن باشند ، چه غیر محصن یا یکی محصن باشد و دیگری غیر محصن ، بنابر قولی ...
از این سخن علامه حلّی در می یابیم که ایشان در صورتی که هر دو بالغ یا عاقل نباشند و دخول نشده باشد کشتن را جایز نمی داند. یعنی نظر ایشان برای موانع اجرای حد لواط این سه مورد است .
2- محقق حلّی درشرایع می نگارد:
لواط وطی مذکر است چه دخول صورت بگیرد و چه نگیرد ، و هیچ کدام از آنها جز با چهار بار اقرار یا شهادت چهار مرد به دیدن ، ثابت نمی شود ... و دخول کشتن فاعل و مفعول را در صورتی که هریک بالغ و عاقل باشند واجب می گرداند. در این حکم حرّ و عبد ، مسلمان و کافر ، محصن و غیر محصن برابرند ... کیفیت اقامه ی این حدّ از این قرار است : اگر لواط به دخول باشد کشته می شود . در روایتی آمده که اگر محصن باشد سنگسار می شود و اگر غیر محصن باشد تازیانه می خورد و اوّلی اشهر است. امام در کشتن وی میان زدن وی با شمشیر و سوزاندن و سنگسار و پرت کردن او از بلندی و خراب کردن دیوار بر وی مخیر است و نیز جمع کردن میان یکی از اینها و سوزاندن جایز است . اگر دخول نشده باشد حدّ وی صد تازیانه است.
در این نظر هم همان موانع قبلی برای اجرای حد به چشم می خورد و البته به صورت کاملتر که حتماً باید چهار بار فرد اقرار کند یا شهادت چهار مرد که دیده باشند مانند همان قضاوت دوم حضرت علی (ع) که در شماره 4 ذکر کرده بودیم .
شهید اول در لمعه دمشقیه بیان می دارد که حکم کسی که با او لواط شده نیز همچون حکم لواط کننده است ، در صورتی که بالغ ، عاقل ، و مختار باشد . از این گفته ی می فهمیم که اگر این سه شرط در او وجود نداشت حد بر او جاری نمی شود. و همین طور ایشان در ادامه نظرات خود بیان می دارد که کودک تعزیز و دیوانه تأدیب می شود. و اگر کاری که انجام شد لواط نباشد یعنی مالیدن ران ها به هم یا قرار دادن آلت میان آن دو لامبه حدّ آن صد ضربه شلاق است و در قسمت آخر نظرات خود دراین رابطه بیان می دارد که بنابر قولی اگر محصن باشد سنگسار می شود . وفرموده است که فرقی بین بنده و آزاد نیست.
ولی اگر بنده مدعی شود که او بر لواط مجبور شده است حدّ از او دفع می شود.(11)
نکته ای را که در آخر این بخش باید متذکر بشوم این است که امام خمینی (ره) و آیت الله امینی و آیتی و علامه محمد باقر مجلسی نظرات بالا را در کتابهای خود ذکر کردند ولی یک نکته ای که وجود دارد و آن هم این است که مرحوم علامه در اون قسمتی که علمای دیگر می گویند که اگر طرف دیگر طفل یا دیوانه بود کودک تعزیر و دیوانه تأدیب می شود ایشون در هردو مورد بیان می دارد که:« طفل و دیواته را تعزیر می کنند»(12)
3-5) دیدگاه حقوقدانان:
حقوقدانان در باره ی این که هر عملی جرم محسوب شود سه فاکتور اساسی را در نظر می گیرند که عبارتند از : 1- رکن قانونی 2- رکن مادی 3- رکن معنوی
در مورد رکن قانونی:
آن چون از قبل همان آیات و روایاتی که ذکر کردیم و تمام مواد مربوط به لواط در ق.م.ا ایران اکثراً از فقه و قرآن گرفته شده اند دیگر وارد ماهیت آن نمی شویم.
باب دوم - حد لواط (13)
فصل اول - تعریف و موجبات حد لواط
ماده 108 - لواط وطی انسان مذکراست چه بصورت دخول باشدیاتفخیذ .
ماده 109 - فاعل و مفعول لواط هر دو محکوم به حد خواهندشد .
ماده 110 - حد لواط در صورت دخول قتل است و کیفیت نوع آن در اختیار حاکم شرع است .
ماده 111 - لواط در صورتی موجب قتل می شود که فاعل ومفعول بالغ و عاقل و مختار باشند .
ماده 112 - هرگاه مرد بالغ و عاقل با نابالغی لواط کند فاعل کشته می شود و مفعول اگر مکره نباشد تا74 ضربه شلاق تعزیرمی شود .
ماده 113 - هرگاه نابالغی نابالغ دیگر را وطی کند تا74 ضربه شلاق تعزیر می شوندمگر آنکه یکی از آنها اکراه شده باشد .
با توجه به ماده 113 ق.م.ا که مخصص ماده 49 همان قانون است ، تعقیب طفل به لحاظ ارتکاب لواط بلااشکال است ولی در گرفتن تامین و اخذ دفاع و غیره باید رعایت مصالح طفل بشو.( نظریه 1847/7-10/8/74)(«14»)
رکن مادی:
اما در مورد رکن مادی لواط درست است که در این مورد هم مواد قانونی وجود دارد ولی نکاتی را اساتید حقوق در این مورد ذکر کرده اند که گفتن آن در این بخش کمک زیادی به بهتر فهمیدن موضوع مقاله می کند.حقوقدانان در مورد رکن مادی سه نکته را مورد بررسی قرار داده اند :
1- مرتکب جرم:
درلواط و تفخیذ وجود دوطرف لازم است و آن دو طرف هم حتماً باید مرد باشند ، یعنی عملی که یک زن و مرد یا یک طرف خنثی باشد انجام می دهند جرم لواط در اینجا تحقق پیدا نمی کند. اما نکته ای را که لازم دیدم در این مقاله و در این قسمت ذکر کنیم این است که :
البته در قانون مجازات عمومی سابق لواط با اناث نیز قابل تصوّر بود و در این رابطه رأی وحدت رویه شماره 1189مورخ 30/3/1336 وجود داشت. اما به دلیل این که قانون مذکور منسوخ است بنابراین رأی وحدت رویه نیز غیر قابل استناد است.(15)
اما مسئله ی دیگر این که نویسندگان حقوق بر این باورند که با استدلالهایی که وجود دارد به عنوان این که چون نزدیکی با خنثی از تعریف زنا خارج است پس می توان قائل به این بود که لواط با فرد خنثی محقق می گردد.
2- فعل مرتکب:
عمل مرتکب فقط با فعل مثبت مادی خارجی صورت می گیرد و با ترک فعل این جرم محقق نمی شود.(16)و معتقدند که بازی کردن یک مرد با مرد دیگر یا فرو بردن انگشت در دبر فرد دیگر جرم لواط را محقق نمی سازد و اگرچه قابل تعزیر باشد.و بیان می دارند زمانی جرم لواط کامل خواهد شد که آلت فاعل در مقعد مفعول وارد شده باشد.
3- موضوع جرم:
در موضوع جرم این مطلب مورد بررسی قرار می گیرد از آنجا که بعضی ها دارای شهوت جنسی بسیار بالای هستند برای ارضای خود به مردگان تجاوز می کنند که دلایل اص خود را دارند از جمله این که مرده هیچ گونه دفاعی از خود نشان نمی دهد و آنها به راحتی می توانند خود را ارضا کنند و بعضی ها چون بدن مرده سرد هست و از آغوش گرفتن بدن سرد لذت می برند دست به این کار می زنند حال این سوال پیش می آید که آیا تجاوز به مرده جرم لواط را محقق می کند یا نه باید بگوئیم که ازآنجا که در اسلام مرده دارای احترام خاصی است پس تجاوز به مرده همانند تجاوز به یک شخص زنده محسوب می شود و جرم لواط محقق می شود.
رکن معنوی:
رکن معنوی یعنی این که اگر کسی از روی اجبار و اکراه دست به این عمل شنیع بزند و مغعول جرم قرار گیرد مجرم محسوب نمی شود.وباید درجه اکراه و اجبار او به حدی باشد که قابل تحمل نباشد .
6- عوامل سقوط حدود :
مطلبی را که در این قسمت به آن می پردازیم در مورد این که چه چیزی یا به عبارت دیگر عوامل سقوط حدود در مورد جرائم حدی چیست و آیا در مورد جرم لواط چیزی باعث سقوط حدود آن می شود یا خیر؟
مستند این قاعده، روایات معتبری است که شیعه و سنی آن را از پیامبرصلی الله علیه وآله نقل کردهاند. در یکی از این روایات آمده است:
اِدْرَئُوا الْحُدودَ عَنِ الْمُسْلِمین ما اسْتَطَعْتُم، فَاِنْ وَجَدتُم لِلْمُسلِمِ مَخْرَجَةً فَخَلّوُا سَبیلَه فَانَّ الاِمامَ لاَن یُخطِئَی فِی الْعَفوِ خَیرٌ مِن اَنْ یُخطِیءَ فِی العُقُوبَة.
تا آنجا که میتوانید حدود را بر مسلمانان اجرا نکنید، پس اگر راه گریزی برای فراری دادن مسلمان از حد پیدا کردید، او را رها سازید؛ زیرا اگر حاکم در عفوکردن خطا کند، بهتر از آن است که در مجازات خطا کند. در کتابهای فقهی آمده:
اگر شهود فرار کرده و برای اجرای حد حاضر نشوند، حد زنا به واسطه ایجاد شبهه ساقط خواهد شد.
صغر (کودکی)
برای اینکه کسی از نظر جزایی مسئول باشد، باید بتوان خطا یا تقصیر را به وی نسبت داد.
کودکی را که مرتکب یکی از جرایم حدّی شده نمیتوان مسئول دانست و مجازات کرد؛ زیرا کودک دارای قوه تمییز و تشخیص نیست و نمیتواند نتایج عمل مجرمانه خود را پیش بینی کند.
در اسلام، در روایات متعددی بر این امر تأکید شده است که روایات «رفع قلم» در این زمینه شایان ذکرند. برای نمونه، میتوان به حدیث زیر اشاره کرد:
رُفِعَ القَلَمُ عَنِ الثّلاثة: عَن الصَّبِی حَتّی یَحْتَلِم و عَنِ المَجْنون حَتّی یُفیقَ و عَنِ النّائِم حَتَّی یَسْتَیْقِظ.
بار تکلیف از سه گروه برداشته شده است: از کودک تازمانیکه به سّن بلوغ برسد؛ از دیوانه تا زمانیکه بهبود یابد و از شخص به خواب رفته تا زمانیکه بیدار شود.
و حال در مورد عوال سقوط حدود در لواط:
بسیاری از علما از جمله امام خمینی (ره) و آیت الله امینی و آیتی و علامه محمد باقر مجلسی و شهید اول در کتابهای فقهی خود در مورد توبه و سقوط حد فرمودند: چنانچه لواط کننده قبل از اقامه بینه ( شهود) توبه کند حد ار وی ساقط می شود ولی بعد از اقامه شهود ساقط نخواهد شد و همچنین در صورتیکه با اقرار جرمش ثابت شده باشد و توبه کند و اما در صورتی که قبل از توبه اقرار کرده باشد در اجرای حدش مخیر است می تواند او را عفو کند یا حد را بر او جاری کند.
به نظر می رسد چنانچه شک باشد دخول ایقابی بوده یا خیر با استناد با قاعده درء حد ساقط می گردد.(17)
نتیجه گیری:
در پایان چند کلمه ای را برای ذکر نتیجه گیری از موضوعی که در مورد آن تحقیق کردیم ذکر می کنیم و آن هم این که آیات و روایات زیادی در مورد مجازات افرادی که دست به این عمل ناشایست می زنند وجود دارد. ولی در صورتی که شخصی عاقل و بالغ نیست مرتکب این عمل قبیح می شود حد بر او جاری نمی شود و توبه قبل از اقامه بینه حد را او ساقط می کند و همچنین اگر خود اقرار کرده باشد و حاکم در این فرض مخیر است یا حد را جاری کند یا مرتکب را عفو نماید و همچنین اگر فردی از روی اجبار و اکراه دست به این عمل تاسف بار زده باشد حد بر او جاری نمی شود.
پی نوشت ها:
1- دکتر هوشنگ شامبیاتی ، حقوق کیفری اختصاصی (جلد سوم ) جرایم بر ضد مصالح عمومی کشور، انتشارات ،ژوبین با هکاری انتشارات مجد ، چاپ پنجم 1385 ص:518
2- رجوع کنید : لسان العرب ، ج 12، ص 358
3- اول،شهید،لمعه دمشقیه،ترجمه دکتر علی شیروانی ،جلد دوم،چاپ سی ام ،ناشر انتشارت دارالفکر ، سال 1385 ،قم ص: 228
4- مجلسی ، محمد تقی ، روضه المتقین ، تهران: موسسه کوشانپور ،ج10ص60
5- وسایل ، جلد 20 ، باب 18 از ابواب نکاح محرّم ، ح1
6- همان ، باب 20 از ابواب نکاح محرّم ، ح2
7- همان ، باب 20، از ابواب نکاح محرّم ، ح3
8- همان ، باب 3 از ابواب حدّ لواط ،ح8
9- همان، باب 2 از ابواب حدّ لواط ، حد1
10-ارشاد الذهان ، ج2، کتاب الحدود ، چاپ جامعه ی مدرسین ، ص175
11- - اول،شهید،لمعه دمشقیه،ترجمه دکتر علی شیروانی ،جلد دوم،چاپ سی ام ،ناشر انتشارت دارالفکر ، سال 1385 ،قم ص: 229
12- رساله حقوق حدود-قصاص- دیات، مؤلف :ملاباقر مجلسی (ره) ،تنظیم و تصحیح جواد ذهنی تهرانی ، چاپ اول زمستان 78 ، چاپخانه طلوع آزادی ، ناشر : پیام حق ص13
13-قانون مجازات اسلامی (حدود،قصاص،دیات،تعزیرات و قانون و آئین نامه تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب ، تدوین غلامرضا حجتی اشرفی ، چاپ نهم با ویرایش جدید 1385، چاپ احمدی ، ص29
14- دکتر گلدوزیان ،ایرج ،محشای ق.م.ا ،چاپ ششم،انتشارات مجد ،1384 ، ص:91
15- دکتر هوشنگ شامبیاتی ، حقوق کیفری اختصاصی (جلد سوم ) جرایم بر ضد مصالح عمومی کشور، انتشارات ،ژوبین با هکاری انتشارات مجد ، چاپ پنجم 1385 ، پاورقی ص:522
16- همان شماره15
17- دکتر گلدوزیان ،ایرج ،محشای ق.م.ا ،چاپ ششم،انتشارات مجد ،1384 ، ص:92
منابع:
1- دکتر شامبیاتی هوشنگ،جرائم بر ضد مصالح عمومی کشور،جلد سوم،چاپ پنجم،1385
2- دکتر گلدوزیان ،ایرج ،محشای ق.م.ا ،چاپ ششم،انتشارات مجد ،1384
3-دادمرزی،سید مهدی،ترجمه تحریر الروضه فی شرح المعه،ناشر کتاب طه ،پائیز 1386
4- اول،شهید،لمعه دمشقیه،ترجمه دکتر علی شیروانی ،جلد دوم،چاپ سی ام ،ناشر انتشارت دارالفکر ، سال 1385 ،قم
5- داوریهای شگفت ( قضاوت های حضرت علی (ع) ) مؤلف حاج شیخ محمد تقی شوشتری مترجم سید علی موسوی جزایری ، نوبت چاپ ششم تابستان 1380 ، چاپخانه : پیام حق
6- ترمینولوژی حقوق ، دکتر محمد جعفر لنگرودی ، چاپ پانزدهم 1384- چاپ البرز
7- رساله حقوق حدود-قصاص- دیات، مؤلف :ملاباقر مجلسی (ره) ،تنظیم و تصحیح جواد ذهنی تهرانی ، چاپ اول زمستان 78 ، چاپخانه طلوع آزادی ، ناشر : پیام حق
8- تحریر وسیله حضرت امام
9- دکتر زراعت،عباس ،شرح ق.م.ا ،بخش حدود ،جلد دوم،چاپ اول 1380
10- محمودی ( عباسعلی) ، حقوق جزایی اسلام ، جرائم ناشی از غریزه جنسی ، جلد دوم ، انتشارات نهضت مسلمانان، سال 1359
11- مجرم کیست؟ جرمشناسی چیست ؟ تألیف تاج زمان دانش ، تهران : کیهان ، 1384
12-قانون مجازات اسلامی (حدود،قصاص،دیات،تعزیرات و قانون و آئین نامه تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب ، تدوین غلامرضا حجتی اشرفی ، چاپ نهم با ویرایش جدید 1385، چاپ احمدی
13-وسایل ، ابواب نکاح محرّم و ابواب حدّ لواط
14- سایت دادخواهی
15- سایت تفاسیر قرآنی
منبع:http://hoghoogh87.blogfa.com/post-185.aspx
سلام قاسم عزیز اسم من عباس گیسویی است من دانشجوی رشته فقه وحقوق دانشگاه قم هستم درس فقه جزایی باید شنبه کنفرانس می دادم در مورد لولط وهیچ گونه منبع ومطلبی را نداشتم ولی مطلب شما به من کمک زیادی کرد در ضمن من این مطلب شما را در وبلاگم قرار دادم همرا با ذکر منبع ممنون می شم به وبلاگم سر بزنید ونظر بدید موفق باشید
یا حق