کانون اصلاح و تربیت

سالهاست که همواره نسبت به افزایش جرائم به خصوص در رده سنی نوجوانان و جوانان در جامعه هشدار داده می شود. هشدارهایی که هیچگاه از سوی والدین و مسئولان ذی ربط جدی گرفته نشده است.   


سالهاست که همواره نسبت به افزایش جرائم به خصوص در رده سنی نوجوانان و جوانان در جامعه هشدار داده می شود. هشدارهایی که هیچگاه از سوی والدین و مسئولان ذی ربط جدی گرفته نشده است.   

 حدود 30 میلیون نفر از جمعیت 70 میلیونی ایران را افراد زیر 25 سال تشکیل می دهد. گروه سنی که خطرات و آسیب های اجتماعی آنان را بیشتر تهدید می کند. واقعیت این است که در طول تابستان آمار بزه و رفتارهای ناهنجار اجتماعی در بین قشر جوان افزایش می یابد که این مسئله می تواندنشات گرفته از نبود برنامه برای غنی سازی اوقات بیکاری باشد ، به طوری که همنشینی با دوستان ناباب و حضور در برنامه های محفلی آنان ، به بروز ناهنجاری کمک می کند و در نهایت برخی از جوانان را در دام خود گرفتار می سازد.

 به گفته مدیر کانون اصلاح و تربیت ، در حال حاضر روزانه 10 نوجوان وارد کانون اصلاح و تربیت می شوند.

علل پدیدآمدن آسیب های اجتماعی وبزهکاری درجامعه ما همواره مورد غفلت بوده وهیچگاه به صورت ریشه ای علل و عوامل افزایش آن به خصوص در ارتباط با نسل جوان ، مورد کنکاش قرار نگرفته است.

 بزهکاری همواره همچون سایه ای نسل جوان را دنبال می کندو در فرصت مناسب آنان را گرفتار می کند و تا سال های سال رها نخواهد کرد اما اینکه این امر تا چه میزان می تواند در تغییر مسیر زندگی جوان تاثیر گذار باشد و یا اینکه برای جامعه تا حد می تواند خطر جدی محسوب شود ، همواره مورد بی توجهی قرار گرفته است.

طبق ماده 49 قانون مجازات‌های اسلامی مصوب سال 1370 اطفال در صورت ارتکاب جرم مبرا از مسئولیت کیفری هستند و تربیت آنان با نظر دادگاه به عهده سرپرست اطفال کانون اصلاح و تربیت است.

تبصره 2 ماده 49 قانون مذکور در تعریف طفل مقرر می‌دارد منظور از طفل کسی است که به حد بلوغ شرعی نرسیده باشد.
بلوغ شرعی طبق اصلاحاتی که در قانون مدنی به عمل آمد در دختر 9 و در پسر 15 سال قمری است بنابراین طبق قانون کنونی اطفال بزهکار را می‌توان به دو دسته تقسیم نمود:

1ـ اطفالی که به سن بلوغ شرعی نرسیده‌اند. این دسته از اطفال اگر مرتکب جرمی شوند فاقد مسئولیت کیفری هستند و دادگاه فقط آنها را تحویل اولیا می‌دهد تا از آنها نگهداری و مواظبت شود. اگر طفلی فاقد سرپرست قانونی باشد یا سرپرست قانونی فاقد صلاحیت باشد یا اینکه طبق تشخیص دادگاه قادر به نگهداری و تربیت فرزندش نباشد دادگاه حق دارد طفل را جهت نگهداری و تربیت به کانون اصلاح و تربیت اعزام نماید.

در تبصره 2 ماده 49 قانون مجازات اجازه تنبیه بدنی کودک خاطی صادر شده ولی هشدار داده است که هرگاه برای تربیت اطفال بزهکار تنبیه بدنی آنان ضرورت دارد تنبیه باید به میزان مصلحت باشد. صرف نظر از آنکه آیا تنبیه بدنی طفل می‌تواند در تربیت بدنی نقش مثبتی ایفا کند تشخیص متناسب بودن این نوع مجازات با قاضی دادگاه است.

2ـ اطفالی که به سن بلوغ رسیده‌اند: این گونه افراد اگر مرتکب جرمی شوند عینا مانند بزرگسالان مجازات خواهند شد بنابراین اگر دختر 10 ساله یا پسر 16 ساله مرتکب جرمی گردد دادگاه می‌تواند برای آنان همان کیفری را معین کند که برای بزرگسالان مقرر می‌دارد.البته در این زمینه تمهیداتی نیز در نظر گرفته شده است.

سازمان کانون اصلاح وتربیت:

این کانون مرکزی است جهت نگهداری،اصلاح وتربیت وتهذیب اطفال بزهکارغیربالغ وبزهکارانی که کمتر از18 سال تمام سن داشته باشند.(ماده18 آیین نامه قانونی و مقررات اجرایی سازمان زندان ها)

کانون مذکور از3قسمت تشکیل شده است:

1)نگهداری موقت

2)اصلاح و تربیت

3)زندان        

هریک از قسمت های مذکور از یکدیگر کاملا"مجزا بوده وبرحسب سن،نوع جرم،سابقه ارتکاب جرم و تربیت پذیری طبقه بندی می شوند.

مهمترین جرائم ارتکابی توسط محکومین کانون به ترتیب الویت:1)سرقت 2)دعوا و چاقوکشی 3)مواد مخدر و جرائم جنسی 4)دیگر جرائم می باشد.

شاید بتوان گفت که سرقت جرم 70% محکومین راتشکیل می دهد.

مرکز مراقبت های بعد از خروج(ماده17آیین نامه قانونی ومقررات اجرایی سازمان زندان ها:مراکز مراقبت بعد از خروج موسساتی هستند که حمایت از زندانیان آزاد شده را در صورتی که بدون سرپناه و خانواده باشند یا نیاز به حمایت و مراقبت داشته باشند برای جلوگیری از ارتکاب مجدد جرم بر عهده می گیرند) این مرکز از سال72 در این کانون ایجاد شده و اقداماتی مانند ایجاد شغل و جلوگیری از فرار آن ها را انجام میدهد.پس از مدتی به دلایلی این مرکز بسته شد زیرا چنین استدلال می کردند که وقتی طبق قانون دوران محکومیت مجرمین به پایان رسد دیگر دلیلی برای نگهداری آنها وجود ندارد.

 هر چند ضرورت ایجاد چنین مرکزی  به سادگی قابل درک است به خصوص در مورد اطفال محکوم به ولگردی وتکدی زیرا این نوع متهمین پس از گذراندن مدت محکومیت خود_که چندان هم طولانی نیست_(طبق ماده 712ق.م.ا هر کس تکدی یا کلاشی را پیشه خود قرار داده باشد و از این راه امرار معاش کند یا ولگردی نماید از1 تا 3 ماه محکوم خواهد شد و چنانچه با وجود توان مالی مرتکب عمل فوق شود علاوه بر مجازات مذکور کلیه اموالی که از این طریق به دست آورده مصادره خواهد شد) دوباره به همان محیط بازگشته و مجددا" مرتکب جرم می شوند با این تفاوت که در اثر همنشینی با دیگر بزهکاران جرائم دیگر راهم آموخته و شاید بتوان گفت که این بار حرفه ای تر عمل می کنند؛علاوه بر اینکه ابهت و ترس از مجازات و زندان برای آنها هم از بین رفته است.

 اطفال و نوجوانان بزهکار در بدو ورود به کانون قرنطینه می شوند و از نظر بیماری های مختلف و مسری مورد تست و آزمایش قرار می گیرند.

در بخش روانشناسی و مددکاری،ارزیابی درمانی و روانشناسی به طور علمی صورت می گیرد.البته طبقه بندی بیماری ها و اختلالات روانی آنها به آسانی ممکن نیست و 80% مشکلات بیماران این بخش((تمارض)) است.

این بخش خدماتی نیز در زمینه راهنمایی و مشاوره به خانواده ها و اطفال بزهکار ارائه میدهد.

در این بخش تمامی بچه های ورودی کانون مورد تست هوش و تست شخصیت قرار می گیرند و برای آنها پرونده شخصیت تشکیل میشود.

برای تشکیل این پرونده تحقیقاتی درباره سوابق خانوادگی، اجتماعی وخصوصیات اخلاقی طفل به عمل می آید. وضعیت کلی طفل از نظر جسمانی،روانی،خانوادگی،شخصیتی،شغلی،اقتصادی و حتی استعدادها توانایی ها میزان قوه درسی و استعداد حرفه ای مشخص می شود.پس از تشخیص وضعیت جایگاه آنان در بین زندانیان معلوم می شود.

قسمت نگهداری موقت

بعد از تشخیص وضعیت زندانیان و مورد پذیرش قرار گرفتن آنها اگر اطفال بزهکار از آن دسته ای باشند که هنوز تصمیمی درباره آنان اتخاذ نشده باشد و یا نتیجه قطعی دادگاه مشخص نشده باشد به قسمت نگهداری موقت(انتظامات)اعزام میشوند. افرادی که به این قسمت اعزام می شوند یا به سبب سنگین بودن جرم ارتکابی مستقیما" از سوی  دادگاه قرار بازداشت موقت برایشان صادر می شود یا اینکه قرار کفالت و یا وثیقه برایشان صادر شده است ولی به سبب نداشتن کفیل یا وثیقه مناسب قرارشان به قرار بازداشت موقت تبدیل می شود.

(ماده138ق.آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب مصوب1378)

در مورد اطفالی که دادگاه برای جلوگیری از تبانی و یا سایر جهات فانونی نگهداری انفرادی آنان را ضروری بداند و یا اطفالی  که هنوز توسط واحدپذیرش و تشخیص فراخوانده نشده اند تحت نظر واحد انتظامات به طور انفرادی در قسمت زندان مجرد کانون نگهداری خواهد شد.

قسمت اصلاح و تربیت

تمامی افرادی که به طور قطعی پذیرش می شوند و وضعیت آنان از لحاظ طبقه،درجه و گروه کاملا" مشخص می شود مورد توجه این قسمت اند.

در این قسمت واحدی به نام اندرزگاه وجود دارد که هفته ای یکبار شخصی به نام اندرزگو افراد را مورد موعظه قرار می دهد.در این قسمت سعی می شود با ایجاد رابطه عاطفی با افراد و تقویت قوه ایمان آنان را از ارتکاب مجدد جرم بازدارد.

قسمت زندان کانون

سومین قسمت کانون اصلاح و تربیت زندان است. این قسمت محل نگهداری آن دسته از مجرمینی است که سن آنان بین 15 سال تمام به بالا بوده و مرتکب جنایتی شده باشند. همچنین قاضی اطفال به موجب قانون اجازه دارد اطفالی که موجبات فساد اخلاقی اطفال دیگر را فراهم می کنند در  زندان نگهداری شوند.

در این قسمت امکانات رفاهی آموزشی محدودتر است مثلا" از  تعداد ملاقات های محدودی برخوردارند.

 مهم ترین مشکل افراد کانون از این قرار است:بی سرپرستی بچه ها،تنها بودن آنها،نداشتن خانواده و احساس یاس و نا امیدی

البته این کانون قسمت های دیگری مثل قسمت آموزش درسی و آموزش فنی حرفه ای نیز دارد وتوضیحات مفصلی را می طلبد که از حوصله این مطلب خارج است.

 معاون قضایی کانون اصلاح و تربیت گفت:بررسی های صورت گرفته نشان می دهد در حال حاضربیشترین بزهکاران نوجوانان 16 ساله هستند که اغلب وضعیت خانوادگی مناسبی ندارند و به دلیل فقر و مسائل اقتصادی و حتی فرهنگی به اعمال خلاف روی می آورند.

تاریخچه کانون

برای اولین بار در سال 1348 کانون اصلاح و تربیت در تهران تشکیل شد.در سال های بعد در مشهد و اهواز نیز این کانون با امکانات کم تشکیل شده البته طرح هایی جهت تاسیس چنین کانون هایی در تبریز،اصفهان

شیراز،همدان وچند شهر دیگر به تصویب رسیده است.

 این کانون پس از مدتی ماهیت اصلی خود را از دست میدهد و هدف آن(اصلاح کودک،ایجاد ارتباط بین قاضی دادگاه و کودک بزهکار برای اتخاذ تصمیمات جدید)عقیم می ماند.

در سال 57 این کانون مجددا" تشکیل می شود اما این بار تحقق اهداف آن با مشکل مواجه می شود زیرا گذشت زمان و ایجاد وقفه باعث از دست دادن مسئولان مجرب و تعلیم دیده می گردد؛واز طرفی دیگر سازماندهی درست و اصولی وجود نداشت.

 باتوجه به اینکه70%نوجوانان این کانون شهرستانی هستند و از طرفی چنین کانون هایی فقط در شهرهای محدود و انگشت شماری تشکیل شده لازم است مسئولین توجهات بیشتری را نه فقط برای اصلاح مجرم بلکه برای اصلاح جامعه مبذول دارند.

 البته ناگفته نماند که این کانون در سال 70 مورد ارزشیابی علمی قرار گرفت و از سال 72 تحولات جدیدی در آن به وجود آمده است(به عنوان مثال  یکی از تحولات این است که هر خانواده قبل از ملاقات با فرزند خود باید ابتدا سخنان یک کارشناس و روانشناس را در رابطه با فرزند خود بشنود)

 البته نباید فراموش شود که بزهکاری این افراد تنها ناشی از عوامل فردی نبوده بلکه جامعه و تک تک  افراد در قبال آنها مسئول اند .موید این مطلب گفته یکی از دانشمندان است که

((تا جامعه هست جرم هم هست)).

منبع:http://hoghogh86.blogfa.com/post-63.aspx